موسیقی دانهای قدیم ایران در کتابهای خود سازها را دو دسته کرده اند:یکی ذوات الاوتار یا آلات سیمی و

زهی و دیگری ذوات النفخ یا آلات بادی.ذوات الوتار دو نوع بوده:یکی آنکه مثل قانون و سنتور برای هر صدایی

یک سیم روی ساز بسته میشده و در روی آن رشته ها انگشت نمی گذاردند.نوع دوم آنهایی که روی رشته

ها که هر یک از آنها را وتر می نامیدند انگشتهای دست چپ نوازنده تکیه میکرده مانند بربط(عود)و طنبور و

رباب و کمانچه که ابتدا دو سیم داشته و بعدها یک سیم دیگر به آن اضافه شده وبا کمانه به صدا در می آمد.

از دوره ی صفویه به بعد کمانچه یکی از ارکان موسیقی ایران به شمار آمده است که کمان آن پس از اینکه

بعدها در دوره ی مظفرالدین شاه ویولن به ایران آمد نام خود را از دست داد و به آرشه که کلمه ی فرانسه

است تبدیل شد.چون کمان را روی این ساز می کشند و مانند مضراب به تار و سنتور نواخته نمی شود کسی

که نوازنده ی این ساز بوده به کمانچه کش موسوم شده و برای عمل نواختن کمانچه کشیدن گفته اند نه

کمانچه زدن .ولی حالا هر دو را استفاده می کنند.این ساز چون روی کاسه اش پوست کشیده شده است و

خرک روی پوست قرار دارد در اثر تغییر هوا صدای آن هم عوض میشود ولی از آنجا که پوست کمانچه کلفت تر

از تار است حرارت و رطوبت کمتر در آن تاثیر می گذارد.وقتی ویولن به ایران آمد چون دارای چهار سیم بود،

کمانچه کش ها یک سیم آخر را به تقلید ویولن اضافه کردند و چون در طرز نواختن خیلی شبیه به ویولن بود،

کمانچه کش ها معلم ویولن شدند.از آنجا که ویولن سازی کوچکتر و از لحاظ حمل ونقل راحت تر و از جهت

صورت ظاهر قشنگتر بود،به تدریج جای کمانچه را در ایران گرفت.